معنی بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن, معنی بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گپشپ) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن, معنی falg تmت abj، sتi bاji، pfi، تok kاid، (;,a,) kdmi تmتd، تmت lmfdbj، xbj، bاjiاd abj، تmت [ku lcbj، تmت bاbj, معنی اصطلاح بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن, معادل بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن, بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن چی میشه؟, بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن یعنی چی؟, بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن synonym, بشکل توت شدن، سته دانه، حبه، تخم ماهی، (گ.ش.) میوه توتی، توت کوبیدن، زدن، دانهای شدن، توت جمع کردن، توت دادن definition,